خانه جوک

فیل و مورچه

یک مورچه با یک فیل ازدواج میکنند بعد از مدتی با هم دعواشون میشه فیله میخواد روی مورچه رو لگد کنه ولی مورچه میگه: بابا به من رحم نمیکنی به بچه فیل داخل شکمم رحم کن

خسیس

یک روز خانه ی یک خسیس مهمان میآد خسیس میگه برای ناهار مرغ هم هست میخوای بگم تخم کنه

بازی

رضا: مامان اجازه میدی برم با جواد بازی کنم ؟

مادر: نه پسرم  آدم همیشه باید با دوست بهتر از خودش بازی کنه

رضا: پس اجازه دهید جواد بیاید با من بازی کند.

تو چرا؟

مرد حسابی حالا زنت از پله ها سقوط کرده تو چرا سرت را اینطور کوبیدی یه دیوار که بشکنه؟

در جواب: آخه دیدم بعد از سقوط باز هم سالم از جایش بلند شد!!

آخیش

پسر : مامان امروز ناهار چی داریم      مادر: کوفت و زهر مار     پسر:آخیش از دست سیب زمینی سرخ کرده با املت راحت شدیم

معتاد

شخصی به یک معتاد رسید و گفت بیژن سلام . معتاد گفت :برو بابا من بیژن نیستم من ژن دارم

خزه و جلبک

معلم: بگو ببینم فرق خزه با جلبک چیست؟  آقا خزه میخزد ولی جلبک میجلد

عشق مگسی

حرف عشقی مگس به زنش: عزیزم من تورو با هیچ گهی عوض نمیکنم

خودکشی

اصفهانی با برق همسایش خوکشی میکنه!!

زجر

اگر میخوای اصفهانی رو زجر بدی دست و پاشو ببند اونوره خیابون نظری بده

پارک

به یکی میگن با صادق جمله بساز    میگه : من و رضا رفتیم پارک     میگن پس صادق کو ؟ میگه : هرچی اصرار کردیم نیومد.

خود کشی سوسک

سوسکه میخواسته خود کشی کنه شب کنار دمپایی میخوابه

گم شدن

ترکه کفترش گم میشه تو رونامه آگهی میزنه بیاه بیاه بیاه!!

کار

به یک بابلی میگن میخوای یکاره شوی؟ میگه میخوام درس بخونم کنکور بدم قبول بشم درس بخونم دکتر بشم مطب بزنم پول دربیارم وانت بخرم کارکنم

تیمارستان

سه تیمار در یک اتاق بودن یکی آهنگ میخواند    یکی تکنو میزد  یکی دیگه میگه سبز قرمز آبی  زدر ... میگن چیکار میکنی میگه بابا من رقص نورم

خوب منتظر جوک های بعدی من باشید نظر یادتون باشه کیارش